حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

شائول

Saul and David by Rembrandt Mauritshuis 621.jpg

شائول (به عبریשָׁאוּל با تلفظ شائول به معنای دعا کرده)

طالوت (در منابع اسلامی) نخستین پادشاه پادشاهی متحد اسرائیل بود.[۲][۳] او توسط سموئیل مسح شد و از گیباه حکومت می‌کرد. بر اساس داستان ذکر شده در تنخ او در جنگ با فلیسطی‌ها برای اینکه دستگیر نشود به وسیله افتادن بر روی شمشیر خودکشی کرد. در این جنگ سه فرزند او نیز کشته شدند. بعد از مرگ او اختلافی بین تنها فرزند پسر او ایش-بوشت و داماد او داوود درگرفت که در نهایت داوود جانشین او شد. بیشتر نوشته‌ها در مورد شائول در عهد عتیق در کتاب سموئیل است. در قرآن نیز داستان شائول ذکر شده‌است.

بر اساس عهد عتیق شائول فرزند کیش و از قبیله بنیامین (یکی از دوازده قبیله اسراییل) بود. شائول با آهینوام دختر آهیمزار ازدواج کرد. نتیجه این ازدواج چهار پسر و دو دختر بودند. پسران او به نامهای جاناتان، آبیناداب، ملچیشوا و ایشبوشت بودند. دختران او مراب و میشال نام داشتند.

شائول یک همسر صیغه هم به نام ریزپاه داشت که از او دو پسر به نامهای آرمونی و مفیبوشت داشت. شائول به داوود پیشنهاد کرد که مراب را به همسری برگزیند ولیکن داوود به این ازدواج مایل نبود. از این رو شائول دختر دیگر خود میشال را به همسری داوود درآورد؛ ولیکن بعداً هنگامی که داوود رقیب شائول شد، شائول میشال را از داوود جدا کرد و به همسری پالتی درآورد. شائول در جنگ کوه جلبوع درگذشت و در زلاه در منطقه بنیامین در اسراییل کنونی دفن شد. وقتی شائول ابتدا به پادشاهی رسید سموئیل او را مسح کرد؛ ولیکن بعداً شائول گناهکار شد و خدا به سموئیل گفت که یک پادشاه دیگر را مسح کند. شائول چنان در گناه غرق شد که دیگر نمی‌توانست از خدا اطاعت کند.

فرزندان سموئیل قابل اعتماد و صادق نبودند. رهبران اسراییل از اینکه فرزندان سموئیل بر آن‌ها حاکم شوند بسیار نگران بودند و از سموئیل خواستند که شاه دیگری به آن‌ها بدهد. شائول که مرد جوانی بود در این هنگام برای کاری از نزدیکی سموئیل عبور می‌کرد. خدا به سموئیل وحی کرد که او را مسح کند و او اولین پادشاه پادشاهی متحد اسراییل خواهد شد. شائول تا قبل از این اتفاق چوپانی می‌کرد. او دارای قدرت بدنی زیاد و قدی بلند بود. مردمان اسراییل مایل بودند مانند اقوام دیگر پادشاه داشته باشند و از این رو او را پادشاه (ملخ) اطلاق می‌کردند؛ ولیکن در کتاب سموئیل از واژه نگید به معنی فرمانده‌استفاده شده‌است.

شائول جنگ‌های زیادی با اقوام مواب، آمونیت، ادومیت، زوباه، کنعان و امالک انجام داد.

سموئیل به شائول گفت که یک هفته صبر کند تا او بازگردد و بقیه دستورالعملها را به او بدهد؛ ولیکن سموئیل بعد از یک هفته بازنگشت و مردم اسراییل بیقرار بودند. شائول آماده جنگ شد و دستور داد که برای خداوند قربانی انجام شود. در زمانی که این قربانیها تقریباً تمام شده بود سموئیل بازگشت و از اینکه شائول برای او صبر نکرده بود بسیار ناراحت شد. وقتی نبرد با فلیسطی‌ها تمام شد سموئیل به شائول گفت که تمامی قوم عمالیق را بکشد. شائول به قوم کنیت که در بین عمالیق زندگی می‌کردند خبر داد تا آنجا را ترک کنند. سپس شائول به عمالیق حمله کرد و تمامی مردان و زنان و کودکان و حتی حیوانات آن‌ها را نابود کرد؛ ولیکن او عجاج پادشاه آنان و بهترین حیوانات را زنده نگهداشت. وقتی سموئیل دید که او دستور او را به صورت کامل انجام نداده‌است خود دست به کار شد و شمشیر شائول را گرفت و به دست خود عجاج را شقه شقه کرد و به شائول گفت که خدا پادشاهی را از او گرفته‌است و تاج و تخت به اعقاب او نمیرسد. شائول عصبانی شد و قسمتی از لباس سموئیل را گرفت و پاره کرد.
در قرآن نام شائول به عنوان طالوت شناخته می‌شود. بر اساس داستان قرآنی طالوت توسط سموئیل (بدون ذکر نام) به عنوان پادشاه اسراییل انتخاب می‌شود؛ ولیکن اسراییلی‌ها سموئیل را مورد انتقاد قرار می‌دهند زیرا طالوت ثروتمند نبود. سموئیل از مردم انتقاد می‌کند و می‌گوید که طالوت در نزد خداوند عزیزتر از آنان است. طالوت سپاه را به جنگ جالوت می‌برد و جالوت به دست داوود کشته می‌شود. طالوت در اسلام معمولاً به عنوان پیامبر شناخته نمی‌شود بلکه به عنوان پادشاهی که از جانب خدا برگزیده شده بود است. بعضی اعتقاد دارند که نام طالوت در قرآن ارتباطی با قد بلند طالوت دارد و از ریشه طول و طویل است. در قرآن بعد از انتخاب شدن طالوت به عنوان اولین پادشاه اسراییل و رد شدن او توسط مردم خداوند به عنوان نشانه پادشاهی او تابوت عهد را بازمی‌گرداند.

حضرت داوود (ع) و عیسی مسیح

بر سر لباس مسیح قرعه انداخته می‌شود.‏ مزمورنویس نوشت:‏ «رخت مرا در میان خود تقسیم کردند.‏ و بر لباس من قرعه انداختند.‏» (‏مز ۲۲:‏۱۸‏)‏ دقیقاً همین اتفاق برای عیسی رخ داد زیرا «هنگامی که [سربازان رومی] او را بر صلیب کشیدند،‏ برای تقسیم جامه‌هایش،‏ میان خود قرعه انداختند.‏» —‏ مت ۲۷:‏۳۵؛‏ یوحنا ۱۹:‏۲۳،‏ ۲۴ خوانده شود.‏

به مسیح نیزه زده می‌شود ولی استخوان‌هایش شکسته نمی‌شود.‏ اهالی اورشلیم بر کسی «که نیزه زده‌اند خواهند نگریست.‏» (‏زکر ۱۲:‏۱۰‏)‏ در مزمور آمده است:‏ «[خدا] همهٔ استخوانهای او را حفظ خواهد کرد،‏ که یکی از آنها نیز نخواهد شکست.‏»

مسیح رستاخیز می‌یابد.‏ داود نوشت:‏ «[ای یَهُوَه] جانم را در عالَم اموات ترک نخواهی کرد.‏» (‏مز ۱۶:‏۱۰‏)‏


مزامیر فصل 22 آیه های 16 تا 18: "دشمنانم مانند سگ، دور مرا گرفته‌اند. مردم بدکار و شرور مرا احاطه نموده‌اند. دستها و پاهای مرا سوراخ کرده‌اند. از فرط لاغری تمام استخوانهایم دیده می‌شوند؛ بدکاران به من خیره شده‌اند. رَخت مرا در میان خود تقسیم کردند و بر ردای من قرعه انداختند

..

عیسی مسیح در شهر بیت الحم به دنیا آمد. مریم مادر عیسی مسیح از نسل داود، پادشاه بزرگ اسرائیل بود. حضرت داود تقریباً هزار سال پیش از تولد  عیسی مسیح در شهر بیت الحم پادشاهی می کرد. 

خدا اورا پسر خود میخواند مزمور 2 : 7

یکی از شاگردان به او خیانت میکند مزمور 41 : 9 

برای تصاحب لباس او قرعه می اندازند مزمور 22 : 18

بر صلیب او را استهزا میکنند. مزمور 22 : 7

هیچیک از استخوانهایش را نمیشکنند مزمور 34 : 20 

پیش از آنکه جسدش فاسد گردد رستاخیز مزمور 16 : 10

به دست راست خداوند می نشیند مزمور 110 : 1